خبر ۲ - مسافری به کرمان

آقای میثم قاسمی که چندی پیش به لقب زیبای آش خور مفتخر گشته بود٬ پس از پشت سر گذاشتن مرحله آموزشی با کله ای نیمه تراشیده و پوتین های واکس زده برای مدت نامعلومی رهسپار دیار عشق (کرمان خودمون) جهت انجام مناسک پرفیض سربازی شد.

 

ما هم واسه بدرقه اش رفتیم راه آهن 

طفلی چقدر ذوق زده شد 

اگه می دونستیم انقدر ذوق می کنه روز اول دانشگاه هم می رفتیم بدرقه اش

  

چهار تا عکس گذاشتم که دیدنشون ضرری نداره:  

 

http://ample.se/image-E393_4AF16858.jpg


http://ample.se/image-A068_4AF16858.jpg


http://ample.se/image-09A1_4AF16858.jpg


http://ample.se/image-D438_4AF16858.jpg

 

 

راستی بچه ها اگه نرفتین همین الان یه سر به خبر ۱ تو همین وبلاگ بزنید
 

نویسنده: مرتضی صفردوست
عکاس: محمد منسوبی فرد

نظرات 4 + ارسال نظر
مرتضی چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:39 ب.ظ

اولا سلام به همه

دوما اگه کیفیت عکسا پایینه واسه اینه که حجم عکس رو کم کردم تا سریعتر آپ بشه و بهین خاطر کیفیتشون کم شده

سوما میثم جان دلم واست می سوزه وقتی به این فکر می کنم که چه شبای سردی رو پیش رو داری دلم خنک می شه
کله کچلی بیشتر بهت میاد
امیدوارم تو دوران سربازیت مسئول آشپزخونه بشی چون می دونم لفظ "آش خوری" رو بالکل منقزض می کنی

حسین یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام
به حاج ممد سلام برسونید
عجب ریش طویلی!

به به!
این قدر سرت شلوغ شده؟

مرتضی دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:24 ق.ظ

یا الله خرخون اعظم
فکر کردم شاگردات دزدیدنت
یادم نبود بادمجون بم آفت نداره و زودی ولت می کنن
بیچاره ها به کاهدون زده بودن

محمد منسوبی فرد سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:15 ب.ظ

با سلام
حسین جان ما ارادت زیاد داریم .مارواز دعا فراموش نکن
در ضمن طی تماسی که چند شب پیش با میثم داشتم(که البته گوشیشو قاچاقی برده بود تو آسایشگاه)گفت که افتاده پلیس راه بافت -از صبح تا شب میرن ومردمو جریمه میکنن-حسابی خسته وخرد بود وشرایط چندان جالبی نداشت-
فکر کنم یه ذره بیشتر از ما مرد شده. . . .!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد