کلبه منتظر-شماره ۲

به نام خدا 

سلام منتظر عزیز 

سال نو مبارک 

فترتت طولانی شد. نشد؟ 

استاد

نظرات 53 + ارسال نظر
رویا اسماعیل پور جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ب.ظ

*به نام خدا*

تقدیم به صاحب امروز


در آتش رهایم، خدا شاهد است!

به غم مبتلایم، خدا شاهد است!



شب است و دل و بیکسی وایِ من!

به درد آشنایم، خدا شاهد است!



دگر صبر و تابی، دگر طاقتی

نمانده برایم، خدا شاهد است!



دلم میگدازد در آتش، دریغ!

به غم همنوایم، خدا شاهد است!



شکسته است آیینه های مرا

غم دیر پایم، خدا شاهد است!



رسیده است تا نا کجا، نا کجا

طنین صدایم، خدا شاهد است!



بگو جان ما را زغم چاره چیست؟

اسیر بلایم، خدا شاهد است!



به شعر غریبم به شبهای غم

ترا میسرایم، خدا شاهد است!


رویااسماعیل پور جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:17 ب.ظ

*به نام خدا*

سلا منتظر.

تا کی می خوای همه رو منتظر نگه داری؟؟!
به نظر من یه منتظر واقعی هرگز کم نمیاره.
پس بهانه نیار!
بذار یه چیزی رو راحت بهت بگم.اولین بار که اومدم به وبلاگ خیلی دلم گرفته بود.
یقین خواست خودش بود که چشمم به کلبت افتاد.
با خوندن مطالب کلبت تازه یادم اومد هدف از وجود من چی بوده.
هدف والایی که امید رسیدن بهش مهمترین انگیزه هاست برای ادامه ی راه.
من شما رو نمیشناسم.اما مطمئنم خیلی پیش خدا عزیزی و حرف هات از سر خلوص و بس که اینقدر تاثیر گذاری.
از وقتی رفتی هر بار که به وبلاگ میام شمار نظرات کلبت رو چک می کنم تا شاید برگشته باشی.

مرتضی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:03 ب.ظ

سلام منتظر
اگه کرم ابریشم بودی تا به حال از پیله درامده بودی و پروانه شده بودی؟
نکنه سرما زده و پیله ات یخ زده و نمی تونی بیای بیرون؟
می خوای بیایم کمکت؟

راستی استاد فرق فترت با فطرت چیست؟

فطرت همونه که پاکشو داری!
فترت یعنی دوری

مرتضی یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ

گذری بر دعای استغاثه به حضرت صاحب الامر



سلام کامل و تمام خدای متعال بر تو باد
بر تو حجت خدا و ولی او در زمین
پاک فرزند نبوت و باقیمانده ی عترت

حضرت صاحب الزمان

ای آشکار کننده ی ایمان
و ای تعلیم دهنده ی احکام قرآن
ای پاک کننده ی زمین از جور و طغیان

ای حجت قائم و مهدی منتظر

ای برگزیده ی خدا در جهان
ای عزّت بخش اهل ایمان
ای ذلیل و خوار کننده ی کافران متکبّر ستمکار

ای مولای من
ای صاحب الزّمان
ای فرزند رسول خدا
ای فرزند امیر المؤمنین
ای فرزند فاطمه ی زهرا،بزرگ زنان عالم
فرزند امامان و حجت های خدا

ای مولای من، ای صاحب الزّمان

تو پیشوای رهنمای عالمی به گفتار و کردار
توئی که جهان را پر از عدل و داد خواهی کرد
پس خدا ظهورت را زود گرداند
و خروجت را آسان
و زمان سلطنتت را نزدیک
و یاران و یاورانت را بسیار کند

یا مولای من،یا صاحب الزّمان

شفاعت مرا در برآوردن حاجاتم به خدا بکن
من به شما در برآوردن حاجاتم روی آورده ام
زیرا می دانم نزد خدا مقام شما پسندیده و بلند است
پس:
به حقّ آنکس که شما را به فرمان خلافتش مخصوص کرد
و شما را برای حفظ اسرار علم خود برگزید
و به حقّ آن شان و مقامی که شما را نزد خداست
از خدا بخواهید که همه ی حاجاتم را بر آورد
و دعایم را مستجاب کند
و غم و اندوهم را برطرف سازد!!!

آمین،یا ربّ العالمین!

مرتضی یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:47 ب.ظ

سلام قابل توجه اونایی که می گفتم امام زمان بعد از ظهورش دست ب جنگ می شه٬ بهتره که این مطلب رو خوب بخونن

برنامه حکومتی و اصلاحی امام زمان(ع)

با توجه به روایات فراوانی که درباره ی دوران حضرت مهدی(عج) موجود است برنامه های حکومتی حضرت را در سه محور می توان خلاصه کرد:
1. برنامه های فرهنگی
2. برنامه های اقتصادی
3. برنامه های اجتماعی


1. برنامه های فرهنگی

مهمترین محور این برنامه عبارت است از:

الف: احیاء کتاب و سنت.

ب: گسترش معرفت و اخلاق؛ امام باقر(ع) می فرمایند: زمانی که قائم ما قیام می کند،‌ دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل های ایشان را جمع کرده و اخلاق آنها را به کمال خواهد رساند.[1]

ج: رشد دانش بشر به طور چشم گیر و بی سابقه.

د: مبارزه با بدعت ها. امام باقر(ع) در این رابطه می فرمایند: هیچ بدعتی را وا نگذارد مگر این که آن را از ریشه بر کند و از هیچ سنتی نمی گذرد مگر این که آن را بر پا خواهد داشت.[2]



2. برنامه های اقتصادی

برخی از برنامه های اقتصادی دوران حاکمیت حضرت را می توان چنین بر شمرد:

الف: بهره وری از منابع طبیعی

حضرت علی (ع) می فرمایند: چون قائم ما قیام کند آسمان باران می ریزد و زمین گیاه بیرون می آورد.[3]

ب: توزیع عادلانه ثروت

از عوامل اقتصاد بیمار انباشته شدن ثروت نزد گروهی خاص است؛ در دوران حکومت عدل مهدوی اموال و ثروت بیت المال به طور مساوی بین مردم تقسیم می شود. امام باقر (ع)‌ می فرمایند: وقتی قائم خاندان پیامبر(ص) قیام کند،‌ اموال را به طور مساوی تقسیم می کند و میان خلق به عدالت رفتار می کند.[4]

ج: عمران و آبادی

در حکومت حضرت مهدی (عج)‌ تولید و توزیع به گونه ای ساماندهی می شود که همه جا به نعمت و آبادانی می رسد. امام باقر (ع) می فرمایند: در تمام زمین هیچ ویرانه ای نمی ماند جز این که آباد می شود.[5]

امام باقر علیه السلام می فرمایند: هیچ بدعتی را وا نگذارد مگر اینکه آن را از ریشه بر کند و از هیج سنتی نمی گذرد مگر اینکه آن را بر پا خواهد داشت.



3. برنامه های اجتماعی

در حکومت عدالت گستر حضرت مهدی (عج)‌ برنامه هایی بر اساس تعالیم قرآن و عترت اجرا می شود که به سبب اجرای آنها محیط زندگی زمینه ای برای رشد و تعالی افراد خواهد بود. در این زمینه روایات فراوانی رسیده است که به پاره ای از آنها اشاره می کنیم.

الف: احیاء و گسترش امر به معروف و نهی از منکر

امام باقر (ع) می فرمایند: مهدی و یاران او امر به معروف و نهی از منکر می کنند.[6]

ب: مبارزه با فساد و رذائل اخلاقی

حضرت مهدی (عج) در عمل به مبارزه با فساد و تباهی می پردازد؛ چنانچه در دعای شریف ندبه می خوانیم: کجاست آن که ریسمان های دروغ و افترا را ریشه کن خواهد کرد؟!‌ کجاست آنکه آثار گمراهی و هوا و هوس را نابود خواهد ساخت.

ج: عدالت قضایی

او است که قسط و عدل را در سطح جامعه حاکم می کند و همه عالم را پر از عدالت و دادگری می کند امام رضا(ع) می فرمایند: وقتی او قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن شود. او ترازوی عدالت را میان خلق نهد. پس چنان عدالت را جاری کند که هیچ کس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد.[7]

به امید روزی که بتوانیم آن دوران نورانی و سراسر معنوی را درک کنیم. ان شاء الله


--- --- --- --- --- --- --- --- --- ---
1. بحار الانوار جلد 52 صفحه 328
2. بحار الانوار جلد 52 صفحه 339
3. بحار الانوار جلد 10 صفحه 104
4. الغیبة نعمانی باب 83 ح 26
5.کمال الدین جلد 1 باب 32 ح 16
6.بحار الانوار جلد 51 صفحه 47
7. بحار الانوار جلد 52 صفحه 321

رویااسماعیل پور یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ب.ظ

*به نام خدا*


( مثل همیشه ) هیچ به روی خودت نیار

این بار هم نیامده بودی سر قرار

گفتی : « اگر که عاشقمی ، کو نشانه ات ؟ »

من عاشقم ( نشان به همین قلب بی قرار )

بر روی ریل های زمان خیره مانده ام

شاید تو را بیاورد از راه ، یک قطار

حرف دلم عصارة این چند واژه است

تا کیْ شکست ، خرد شدن ، بغض ، انتظار ؟

تقویم ها نبود ِ تو را ناله می کنند

در سال های ساکت و بی روح و مرگبار

تقویم ، بی تو هر چه که باشد ، قشنگ نیست

فرقی نمی کند ( چه زمستان و چه بهار )

حتی تمام فلسفه ها بی تو مبهم اند

مرزی نمانده بین جهان ، جبر ، اختیار

دنیا پُر است از همة چیزهای شوم

از هر چه اتفاق عبث ، تلخ ، ناگوار

از زندگی به شیوة حیوان ولی modern

یعنی که کار ، پول ، هوس ، کار ، کار ، کار...

از « ism » های پر شده از پوچ ِ پوچ ِ پوچ

از طرز فکرهای طرفدار انتحار

از هر چه ریشه اش به حقیقت نمی رسد

از ماسک های چهره نما ، اسم مستعار

از جنگ های خانه برانداز و بی دلیل

از قتل عام ، بمب ، ترور ، چوبه های دار

دنیا شبیه بشکة باروت ،‌شب به شب

نزدیک می شود به عدم ، مرگ ، انفجار

یعنی که می رسی و جهان پاک می شود

از هرچه جسم فاسد و اشباح نا به کار

آن وقت با دو دست ِ خودت پخش می کنی

دربین تشنگان جهان ، سیب ِ آبدار

حرف دلم عصارة این چند واژه است :

تا کیْ شکست ، خرد شدن ، بغض ، انتظار ؟

این شعر اگرچه قابلتان را نداشته

آقا ! فقط قبول کنیدش به یادگار

اصلاً برای اینکه بفهمم چه گفته ام

انگشت روی مصرع دلخواه خود گذار :

یک شعر عاشقانه که می خوانی اش

و یا

یک مشت درد دل که نمی آیدت به کار .



منتظر دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ق.ظ

هوالحی

سلام استاد عزیز
سلام خانم اسماعیل پور
سلام اقای صفردوست
سلام خدمت بقیه اهالی صندوقچه

تاخیرم رو به بزرگواری خودتون ببخشید. دلم برای همه تنگ شده بود
راستی عیدتون هم مبارک برای من که شروعش خوب بود انشاا... برای همتون سال خوبی باشه .
انشاا... تمام بیماران تو این سال شفا پیدا کنن.
انشاا... همه ی اونهایی که چشم انتظار گمشدشون هستن امسال فراقشون به پایان برسه.

انشاا... امسال دیگه انتظار به پایان برسه اگر نه به نظر من دعا های بالا اجابت نخواهد شد.

اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی

به نام خدا
سلام منتظر عزیز
الحق جای خالی ات حس می شد
ما هم تبریک
استاد

منتظر سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ق.ظ

هو الحی

عنایات امام عصر ارواحنافداه‏به سیدبن طاووس‏رحمه الله‏
از میان علماى عصر غیبت کبرى، کمتر عالمى از لحاظ جلالت قدر و عظمت مقامات معنوى به پایه سیدبن طاووس قدس سره مى‏رسد که واسطه او با امام عصر خویش بسیار خصوصى و داراى اسرار بسیارى بوده است ؛ شخصیتى که آنقدر به امام عصرعلیه السلام خویش قرب روحى و معنوى پیدا کرد که امام زمان‏علیه السلام او را فرزند خویش نامید وى داراى مکاشفات، مشاهدات و رؤیاهاى صادقه و تشرفات بسیارى بوده که هر یک از آنها بازگو کننده مقام معنوى آن عالم بزرگوار است که...
به وضوح مى‏توان عنایات امام عصر ارواحنافداه را به این شخصیت معنوى مشاهده نمود؛ از آن جمله قضیه زیر است که خود صداى دلرباى امام عصر خویش را شنیده است که آن عزیز دست به دعا بلند کرده و براى شیعیان به درگاه خداى تعالى دعا نموده است ؛ خود در این باره مى‏گوید:
در یک سحرگاه در سرداب مطهر از حضرت صاحب الامرارواحنافداه این مناجات را شنیدم که مى‏فرمود: خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و بقیه طینت ما خلق کرده‏اى ؛ آنها گناهان بسیارى با اتکا بر محبت ما و ولایت ما کرده‏اند ؛ اگر گناهان آنها گناهانى است که در ارتباط با تو است، از آنها درگذر که ما را راضى کرده‏اى و آنچه از گناهان آنها، در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خمسى که حق ما است به آنها بده تا راضى شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما

نمی دونم حواسمون هست که داریم چی کار می کنیم؟
هر دوشنبه و جمعه وقتی اقامون پرونده ی اعمال ما رو نگاه می کنه گریه می کنه به حال شیعیانش و از خدا می خواد که به خاطر او از گناهان ما بگذره
حالا به نظر شما ما منتظریم یا امام زمان؟

اللهم بلغ مولاناالامام الهادی المهدی
یا علی

اگر ما منتظر بودیم که وضعمان این نبود (اول از همه خودم را می گم)

منتظر سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 ق.ظ

هو الحی

تو ای شیعة پاک سرشت: این چهل وظیفه از جمله اعمالی است که باید پیوسته بر آن مواظبت داشته، در زمان غیبت آن فرزانه‌ دوران، امام عصر(ع) بر آن اهتمام ورزی و نیز با خواندن این دعا همواره خود را مورد عنایات خاصة آن حضرت قرار دهی. بعد از ستایش پروردگار به بزرگی و صلوات بر پیامبر اکرم(ص) بگو:


«اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتّی تسکنه ارضک طوعاً و تمتّعه فیها طویلاً؛

خداوندا برای ولیّ‌ات حجّت‌بن الحسن(ع) که صلواتت بر او و پدران گرامی‌اش در این ساعت و هر ساعت دیگر نثار باد، سرپرست و نگهدار و پیشوا و یاور و راهنما و دیده‌بان باش تا او را در زمین خود با رغبت مردم تسلّط کامل دهی و در مدّت طولانی بهره‌مندش گردانی.
1. پیوسته بر آن حضرت و یارانش سلام و درود فرستادن،
2. اظهار شوق به زیارت جمال مبارکش داشتن،
3. لقای آن حضرت را با عافیت طلبیدن،
4. منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن،
5. در هر فرصتی فضایل و کمالات آن حضرت را بیان کردن،
6. از فراق آن حضرت غمگین و بر مظلومیّت و دوری او گریان بودن،
7. اعمال صالح خود را به آن حضرت تقدیم و برای او زیارت نمودن،
8. از مال خود به آن حضرت هدیه و برای سلامتی او صدقه دادن،
9. صفات آن حضرت را شناختن و قصد بر یاری او داشتن،
10. برای فتح و نصرت آن حضرت دعا نمودن،
11. از خداوند معرفت آن حضرت را برای خود و دیگران طلب کردن ،
12. آن حضرت را به لقب یاد و با شنیدن نام «قائم» قیام نمودن،
13. برای آن حضرت دعا نمودن و بر دشمنانش نفرین فرستادن،
14. از خداوند درخواست اینکه ما را از یاران حضرتش قرار دادن،
15. اظهار محّبت به آن حضرت و مردم را تشویق به دوستی او نمودن،
16. به نیابت آن حضرت قربانی کردن،
17. به نیابت آن حضرت حج و طواف خانة کعبه نمودن،
18. به نیابت آن حضرت زیارت قبور ائمّه(ع) کردن،
19. با صدای بلند برای آن حضرت دعا نمودن،
20. به هنگام دعا، خداوند را به آبروی آن حضرت قسم دادن،
21. به وقت دعا، اوّل برای آن حضرت دعا کردن و ظهورش را طلبیدن،
22. سعی در اینکه به سبب طول غیبت، قلبش قسی نشدن،
23. اهتمام در اینکه دل‌های مردم را به یاری آن حضرت متّحد نمودن،
24. بر دین او ثابت و به نغمه‌های مخالف گوش ندادن،
25. در انجام اوامر او تسلیم و چون و چرا نکردن،
26. از معاشرت‌هایی که او را از یاد آن حضرت غافل می‌کند، دوری نمودن،
27. در مهمّات به آن حضرت متوسّل و عریضة توسّل تقدیم داشتن،
28. بر سختی‌ها و اذیّت و سرزنش دشمنان صبر نمودن،
29. برای ظهور آن حضرت وقت تعیین نکردن،
30. از دشمنان آن حضرت تقیّه نمودن،
31. خود را خادم آن حضرت و در خدمتگزاری‌اش کوتاهی نکردن،
32. از مدّعیان مهدویّت سؤال و پرسش نمودن،
33. سعی در تحصیل صفات حمیده و اخلاق پسندیده داشتن،
34. مدّعیان نیابت خاصّه را تکذیب کردن،
35. توبة حقیقی نمودن تا باعث تأخیر در ظهور نشدن،
36. اهتمام در ادا کردن حقوق مالیة مردم داشتن،
37. علما با علم خود طریقة جواب مخالفان را به دیگران آموختن،
38. دعاهای وارده را حتّی المقدور ترک نکردن،
39. روزهای اعیاد جمعه، غدیر، فطر، قربان دعای ندبه را با توجّه و حال خواندن،
40. روزهای جمعه خود و فرزندان را مهمان آن حضرت دانسته و او را مخصوصاً زیارت نمودن.

اللهم عجل لولیک الفرج

یا علی

سلمان رحمانی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ب.ظ


خدایا:

کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟

مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟

من آرزو می کنم که روزی سطح شعور و شناخت مذهبی ، در این تنها کشور شیعه جهان ، به جایی برسد که سخنگوی رسمی مذهب ما‌ «فاطمه» را آنچنان که سلیمان کتانی - طبیب مسیحی - شناسانده است، و «علی» را آنچنان که دکتر جورج جرداق - طبیب مسیحی - توصیف میکند و «اهل بیت» را آنچنان که ماسینیون کاتولیک تحقیق کرده است و «ابوذر غفاری» را آنچنان که جودة السحار نوشته است و حتی «قرآن» را آنچنان که بلاشر - کشیش رسمی کلیسا - ترجمه نموده است و «پیغمبر» را آنچنان که ردنسن - محقق یهودی - میبیند، بفهمد و ملت شیعه و محبان اهل بیت و متولیان رسمی ولایت و مدعیان مذهب حقه جعفری روزی بتوانند به ترجمه آثار این کفار رسمی!! توفیق یابند.

خدایا این مردم شیعه اند ، شیعه علی ، تنها پیروان اهل بیت ، تنها ملتی که حق را تشخیص داده اند و چهره پرشکوه علی را و عظمت های خاندان علی را یافته اند؟؟

و دکتر بنت الشاطی ، استاد دانشگاه و نویسنده توانایی ، که قلمش و عمرش همه در خدمت زنان اهل بیت ، که میگفت:(من در این خانه زندگی میکنم )، سنی است؟

و بلاشر که روحانی رسمی مسیحیت بود و چهل سال در تحقیق و ترجمه قرآن رنج برد و بر روی آیات کور شد کافر است؟

و ماسینیون که دریایی از دانش بود و ۲۷ سال تمام در زندگی سلمان، نخستین بنیانگذار تاریخ شیعه در ایران، غرق شد و هرگاه از فاطمه ، از عرفان اسلامی و از سلمان سخن میگفت ، سراپا مشتعل میشد کافر است؟

خدایا:

به من بگو ، تو خود چگونه میبینی؟ چگونه قضاوت میکنی؟

آیا عشق ورزیدن به اسمها تشیع است؟ یا شناخت مسمی ها ؟؟



«دکتر علی شریعتی»

(نیایش )

سلمان رحمانی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ب.ظ


رنجم نه دیگر تنهایی که جدایی است

واضطرابم نه زاده ی بی کس که بی اویی

دلی که از بی کسی غمگین است هر کسی را می تواند تحمل کند

هیچ کس بد نیست

ولی دلی که در بی اویی مانده است برق هر نگاهی جانش را می خراشد

هر چهره ای ،نگاهی،طرح اندامی،طنینی،رنگی

در نگاهای او فریاد میکشد که او نیست.

معلم شهید (هبوط )

منتظر چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:05 ق.ظ

هوالحی

سلام اقای رحمانی.
خوشحال شدم از این که دوباره به ما سر زدید.
فکر می کردم سر اون بحث قبلی یه جاهایی که یکم تند رفتم از دستم دلخور شدید.

ممنونم

یا علی

منتظر چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ق.ظ

هوالحی

بلای عصر ما

بلاى جانسوز عصر ما غیبت نیست، غفلت است. حال و روز شیعه در این عصر، از دو وجه بیرون نیست. یا معصوم خاتم را، امام را و ولى‏الله اعظم را محبوب و مقصود و مقتداى خویش مى ‏داند یا سر بر آستان محبوب و مقتدایى دیگر مى‏ساید. شیعه اگر گمان کند که حبیب و طبیب و نجات ‏بخشى جز او در عالم هست، راه به خطا برده است و پا از صراط مستقیم تشیع بیرون نهاده است. شیعه اگر در حضور آب، دل به سراب مى‏سپارد، چگونه نام خود را شیعه مى‏گذارد؟ شیعه بهتر از هر کس مى‏ فهمد که مَن ماتَ و لَم یَعرف امامَ زمانه ماتَ مفیتة‏الجاهلیفة . «هرکه بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. » شیعه بهتر از هر کس مى ‏فهمد که میزان و معیار محبت، امام است و هر محبتى در راستاى محبت امام، معنا مى‏شود. و اگر مدعى است که مرید آن قطب عالم است، محب آن ولى‏الله‏الاعظم است، عاشق آن حجت‏خاتم است، این حال و روز با عشق، سر سازگارى ندارد. کدام عاشقى بى یاد معشوق، زیستن مى‏تواند؟ کدام عاشقى، یک لحظه بى‏ خاطره معشوق سر مى ‏کند؟ کدام عاشقى هر از گاه به یاد معشوق مى‏افتد و محبوب را در ردیف دیگر امور روزمره خویش مى‏بیند؟ کدام عاشق هجران‏ کشیده‏اى خورد و خوراک و خواب و لذت مى‏ فهمد؟ این ننگ و عار براى عاشق نیست که از معشوق بشنود که ما تو را از یاد نمى ‏بریم و مراعات تو را فرو نمى ‏گذاریم و او... و او بى‏اشتیاق زیارت معشوق سر کند و یاد او را فرو بگذارد؟ این اوج بى‏ معرفتى محب نیست که بداند و بشنود که محبوب به شادمانى او شاد مى ‏شود، با اندوه او غمگین مى ‏گردد، مریضى‏اش محبوب را بیمار مى‏کند، هرگاه دست‏ به دعا بردارد، محبوب آمین مى ‏گوید و آن زمان که سکوت کند، محبوب، برایش و به جایش دعا مى‏کند و او سر از پاى نشناسد و قالب‏ تهى نکند؟ آرى بلاى جانسوز عصر ما غفلت است، غیبت نیست.

اللهم عجل لولیک الفرج

یا علی

منتظر پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:36 ب.ظ

هوالحی

ای که هزار، هزار شمع در انتظار یک نگاه تو سوختند . شوری است عشق تو و دلنشین غمی است به انتظار قدم‌‌هایت زیستن، بدان که مصراع زندگیم با قافیه تو پایان خواهد یافت. بیا که اگر تو بیایی تمامی شب‌های یلدای غم سپیده صبح را مهمان همیشگی دلم خواهد کرد... نمی‌دانم آیا دل کوچکم تا ظهور تو در تکاپو است یا تا غروب آرزوهایش چیزی نمانده.... اما ... غمگین‌ام و می‌ترسم که دلم از جنب و جوش بیافتد و تو نیایی.... افسوس، من و کلمات مجنونم شاید روز آمدنت را نبینیم من به همه کسانی که آن روز تو را می‌بینند و در دو سوی خیابان‌ها قلبهای سبزشان را به تو هدیه می‌دهند، حسودیم می‌شود

اللهم عجل لولیک الفرج

منتظر پنج‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 ب.ظ

هوالحی

کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟
بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست وقلبم جویبار اشکهایی که هرروز وشب برای فراق تو ریخته می شوند0 یاس سفیدم!بیا که با ظهورت آیه"والنهار اذا تجلی" تأویل گردد0 بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم0بیا ومرا زائر شهر قاصدکها کن،بیا000 دلم برای ورود هر عشقی غیر از عشق تو بن بست است ودیده ام جز برای فراق تو نمی بارد0 بیا که هجر توآیه"ان عذابی لشدید" را تفسیر می نماید0 آقا جان!بحق کوچه وچادر خاکی بیا،بیا که سید علی ماتنهاست وچاهی ندارد که غصه هایش را بااو در میان بگذارد0 بیا ورأس سبز شاپرکهایی باش که در جستجوی قبر یاس سرگردان کوچه های هاشمیند0 ای پیدا ترین پنهان من! تا تو بیایی مروارید چشمانم رابرای سلامتیت صدقه می دهم وبرای آمدنت روزه سکوت می گیرم وبا جام وصال تو افطار می نمایم0 نذر کرده ام که بیایی تا جان شیرین را فرش قدمها یت نمایم0 پس بیا که نذر خود را ادا کنم0 ای آفتاب عمر! تا تو بیایی انتظار را قاب میکنم وبر لوح دلم می کوبم0 فریاد را حبس می کنم وبه سکوت اجازه حضور می دهم0 در نبود تو جام تلخ فراق را سر می کشم وسر به دوش هجران می نهم وبرای آمدنت دعا می کنم0 به امید آنروز هزار وصد وهفتادمین شمع را روشن می کنیم ومنتظرت می مانیم0 به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم0 کاش می شد که خدا اجازه ظهورت می داد
کاش می شد
که در این دیار غربت ومیان موج غمها به سکوت سرد وسنگین رخصت خاتمه می داد
کاش می شد
جمعه ما شاهد ابروی زیبای تو می شد دیده نا قابل ما فرش کیسوی تو می شد کاش می شد انتظار منتظر بپایان رسد وهوا میزبان یاسها و نسترنها خاک پای مهدی زهرا شود کاش می شد تو هم از انتظار خسته شوی و برای فرج دعا کنی کاش می شد000


اللهم بلغ مولانا الامام الهادی المهدی

یا علی

رویااسماعیل پور شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:52 ق.ظ

*به نام خدا*

حس غریب


دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند

شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام

و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند

برای آمدنت چند سال بایستی

در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟

نیامدی که ببینی نگاه منتظرم

چه روزها به امید تو زیر باران ماند

سکوت آخر حرف من است چون بی تو

دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند

آفرین
از کیست؟

۱۳ شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ

به نام خدا

اسلام علیک یا صاحب العصر و الزمان

چقدر بد است و چقدر بد است ای مولای ما:

که ندیدنت شد عادت ما

سلمان رحمانی یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ق.ظ


دیروز رفته بودم تهران که جواب طیف NMR و Mass نمونه هایی که داده بودیم رو بگیرم، حدود ساعت 10 شب که به ابتدای سمنان رسیدم جمله ای رو در جلوی یه دکه جگرکی کنار ترمینال خوندم، چند بار قبل هم این جمله رو خونده بودم ولی این دفعه یه حالت عجیبی داشت. نوشته بود:
"در این جگرکی برای سلامتی آقا امام زمان(عج) چای و آب جوش صلواتی می باشد. برای سلامتی امام زمان صلوات"

رویااسماعیل پور دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ق.ظ

*به نام خدا*

سلام استاد
ممنون
شرمنده٬نمی دانم!

***
"مشرق خیال"

...
من روز خویش را
با آفتاب روی تو ،
کز مشرق خیال دمیده است
آغاز می کنم .
من با تو می نویسم و می خوانم
من با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق ای محال :
- که دستم به دست توست ! -
من ، جای راه رفتن ،
پرواز می کنم !


آن لحظه ها که مات
در انزوای خویش
یا در میان جمع
خاموش می نشینم :
موسیقی نگاه تو را گوش می کنم .

گاهی میان مردم ، در ازدحام شهر
غیر از تو هرچه هست فراموش می کنم ...

"فریدون مشیری"

۱۳ دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:53 ب.ظ

به نام خدا

اسلام علیک یا صاحب الزمان
اسلام علیک یا بقیته الله
اسلم علیک یا عین الله
اسلم علیک یا ید الله


در پای کوی تو سر ما می توان برید
نتوان بریدن از سر کوی تو پای ما

زیباست

مرتضی پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:49 ب.ظ

سلام منتظر
خیلی کم پیدایی
معلومه حسابی سرت شلوغه و گرفتاری
اگه وقت کردی یه سری به من هم بزن
آخه برای کلبه مجنون پرسش های بسیاری پیش اومده و دنبال جواب می گردد و از همگی در هر سنی و با هر تجربه ای در زندگی برای یافتن پاسخش کمک می خواهد

مرتضی پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ

راستی منتظر استاد تو کلبه ی 13 برایت پیغام گذاشته
من الان اونجا بودم و خوندم
یه سری بزن

اه! مگه می خواستم سر راست باشه که عقلم می رسید!

منتظر جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:18 ب.ظ

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود
قلبم به چشم بر هم زدنی سنگ می شود
آقا ببخش بس که سرم گرم زندگی ست
کمتر دلم برای شما تنگ می شود

اللهم عجل لولیک الفرج...

منتظر جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:27 ب.ظ

هو الحی

ای آفریدگار صبح !
در جشن با شکوه روزی که آغاز می شود و در تمامی روزهایی که شیرینی نام تو بر لبانم می نشیند من عهد دیرینه ی خویش را با صاحب صبح و امام عصر تازه می کنم و دست بیعتم را در زلال دستانش معطر می سازم تا شعر سپید این عشق در صحن دلم تکرار شود .
طراوت جاری این عهد و بیعت هرگز از باغ خاطرم بیرون نمی رود و پیوسته شال سبز محبتش را بر گردن می نهم تا نوازشگر شانه های لرزانم باشد.
خالق مهربان من !
اگر دست تقدیر تو ، لباس سپید آخرت را بر تن من پوشاند و درخت زندگی ام، تنبه خواب زمستانی و ابدی خویش سپرد و میان آن ماه تابان در آسمان چشم مردمان آشکار شد ، مرا از محراب قبرم بر انگیز و توفیق احرام در صحن و صفایش عنایت کن تا لبیک گویان در گرد کعبه ی وجود مقدسش طواف کنم
ای اجابت کننده هر دعا !
پنجره قلب منتظران رو به آسمان بی کرانت گشوده است تا به یک اشارت تو، غبار غم و اندوه غیبت از دل ها بر خیزد و چشم ها به تماشای باران ظهور بنشیند.
خدایا !
شب یلدای هجران را به یمن ظهور ماه کاملش ، کوتاه کن که شب پرستان ، همچنان چشم بر صبح صادقش بسته اند و ما مؤمنان طلوع خورشید جمالش را نزدیک می دانیم

اللهم عجل لولیک الفرج

منتظر جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ

بسم رب الشهداء والصدیقین
می شنوی ٬ گوش می کنی ٬ نه ٬می دانم که گوش نمی کنی ٬ شکایتی ندارم ٬ نه چرا شکایتی دارم ٬ اصلا من شکایت دارم ٬ اگر تو گوش نکنی پس کی گوش کنه ٬ این گوشهای ناشنوای شهری . این چهره های به ظاهر خندانی که زیر لبخندهای سرد و مزورانه شان لهت می کند. می خواهم حرفی بزنم ٬ تورا به ذره ذره خاک روی تنت ٬ تورا به دردت٬ به زخمت ٬ به عطش عشقت ٬ گوش کن ٬ من یک شهری ام ٬ شهری که نمی خواهد رنگ شهر روی تنش ثبت شود ٬ شهری بیزار از شهر ٬ شهری خسته از گناهان شهری ٬ خسته از رنگ خاکستری شهر ٬ می شنوی٬ من خسته شدم ٬ دلم گرفته ٬ از خودم ٬ از حس گم شده ام ٬ از چشمان بدون اشکم ٬ از دلی که بلد نیست بغزش را چگونه بشکند ٬ به تشنگیهایت قسم که از دیده ها و شنیده هایم خسته شده ام ٬ می دانی من هرروز چه چیزها می بینم ٬ می خواهی بهت بگویم ٬ صدفهایی زیبا که آنقدر خودرا پوچ و توخالی می بینند که خودرا برای هر نامردی باز می کنند. شیشه های غروری که هر روز با سنگهای نا مردی می شکنند و زیر پای رهگذران غافل و بی تفاوت ناله می کنند. فرشتگانی که خودرا دلقکان سیرک هنرمندان بی فرهنگ غربی کرده اند و عشق و علاقه جوان و بی پیرایه شان را به دست نگاههای تمسخر آمیز آنها سپرده اند. انسان نماهایی که دیگر برای لبهای ترک خورده فکه و شهدایش هم تره خرد نمی کنند. دیگه کسی به کام تشنه شلمچه آب نمی ریزه . کسی به تماشای آخرین ستاره شب طلائیه نمی شینه . اروند تنها مانده و دل جبه ها از ما گرفته و بالهای خونین خونین شهر زیر قدمهای لرزان ما شکسته ، گوش کن می شنوی ، اینها برای خستگی و شکایت من کافی نیست . چرا ، حالاتو بگو ، تو بگو چکار کنم ؟ کجا برم ؟ به کی بگم ؟ به کی جز تو؟

سلام منتظر عزیز
بغض
اما بعد
دغدغه هایت بزرگند اما
متاسفانه امروز اکثر ما در روزمرگی بزرگی گرفتاریم
که به ما مجال تفکر نمی دهد
در برخی حالات استثنایی نیز
ترمزها آن چناند که این چرخ به حرکت در نمی آید
نگران نباش
چرا که بر هیچ نفسی جز به اندازه وسعش تکلیف نشده است
منتظر باش
استاد

منتظر جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:54 ب.ظ

هوالحی
سلام استاد عزیز
سلام خانم اسماعیل پور
سلام ۱۳عزیز
سلام اقای رحمانی
سلام اقای صفر دوست

ممنونم که بیشتر از خودم به این کلبه سر می زنید

استاد به بزرگواری خودتون کوتاهی من رو ببخشید.

التماس دعا

یا علی

سلام منتظر
جبران کردی!
پایدار باشی

زخمی یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ق.ظ

سلام یه لطفی کنیدیه سری به کلبه خانم رحیمی نژادبزنیدجواب سوالموبدیدمسابقست متولدماه برترموردتشویق قرارمیگیره
ممنون

رویااسماعیل پور یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:07 ب.ظ

*به نام خدا*

رسوائی

می نشینم همه شب گوشه ی این تنهائی

به امیدی که تو روزی ز سفر باز آئی

موج چشمم به هوای تو خروشان شده است

غرق غم هستم و تو ساحل این دریایی

بنشین در بر آیینه ی قلبم یک دم

تا خودت خوب ببینی چه قدر زیبائی

دل به تو بسته ام و خلق رهایم کردند

آخر عشق همین است . همین رسوائی .......................

منتظر یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:41 ب.ظ

هوالحی

سلام خانم اسماعیل پور

ممنون از این که به کلبه ی خودتون سر زدید.

یا علی

رویااسماعیل پور سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ق.ظ

*به نام خدا*

سلام منتظر

خواهش می کنم
من از شما ممنونم
همیشه مطالب کلبه ی شما مملو از انرژی مثبت و آرامشه و آرومم می کنه.
دلم می خواد یه چیزی رو بگم: من با گذاشتن این شعرا هیچ چیزی رو نمی خوام اثبات کنم من خیلی با منتظرها فاصله دارم یعنی هنوز خیلی عقبم،خیلی.
می خونم،می نویسم تا به امیدش راهمو پیدا کنم
راستی خیلییییییییییییییییی ممنون شما تنها کسی بودی که ماه تولد من رو هم نام بردی
ممنون که بدون اینکه بدونی همیشه خوشحالم می کنی!
در پناه حق

منتظر سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ق.ظ

هوالحی

و باز دوباره فاطمیه.
و باز دوباره کوچه‌های بنی‌هاشم.
و باز دوباره شب‌های غریب مدینه.
نمی‌دانم چه سرّیست در فاطمیه، که زبان و قلم را در انتقال احساس‌های فاطمی قاصر می‌کند.
وقتی به فاطمیه فکر می‌کنم، کلماتی در ذهنم شکل می‌گیرد؛
ولایت،
ایثار،
غربت،
مظلومیت،
شهادت،
و واژه‌ای حزین؛... گمنامی.
و این واژه حزین، مرا به یاد گوشه‌ای از بهشت روی زمین می‌اندازد؛ قطعه شهدای گمنام.
شهدایی که با تأسی از مادر پهلو شکسته‌ی خویش، گمنامی را برای نام و نشان خود برگزیده‌اند.


در قطعه شهدای گمنام، بارها مادران و پدران و همسرانی را که گذر عمر و داغ فرزند یا همسر، قامتشان را شکسته است دیده‌ام.
منتظرانی که هنوز چشم انتظار تکه استخوانی و یا حتی پلاکی از عزیز خود هستند و پریشان احوال از اینکه مزاری از عزیزشان ندارند تا موقع دلتنگی و سختی و غم زمانه برایش دردلی کنند و آرامش یابند.
و سلام عالم و عالمیان بر گمنام‌ترین حقیقت هستی، مادر همه شهیدان گمنام، زهرای مرضیه (سلام الله علیها).



منتظر پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ب.ظ

بی تو بغضی به میان سینه ها جا مانده
درد ، باری ست که بر گرده ی دلها مانده

از سر مرحمت و لطف بخوان در این شب
چند بیتـــی ز غــــزل های دل وا مانده

فرهاد زمانیم و جدا از نگه شیـــریـــــنـت
دل ِ مجنون شده ، در حسرت لیلا مانده

یک بار گذر کرده ای از دشت نگاه مجنون
ردّ پای غم تـــو ، بر دل صــحــــــــرا مانده

کی وزی باد موافق! ز سر لطـــف به ما؟
کَشتی حاجـــــت ما بر لـــب دریا مانده

دو قدم مانده که شب را به تمسخر گیریم
دو قدم؟..نه!....نگهی تا خود مولا مانده

عاقبت می رسد آن روز که رویت بینم؟
تو و این دست پر از عجز و تمنا مانده

درد هایم همه از جنس غریبی شده اند
تو خودت دانی و این عاشق تنها مانده


مولای من :
هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر
عمریست گرفته ای مبادا رها کنی

التماس دعا

یا علی

ممنون

رویااسماعیل پور جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ق.ظ

*به نام خدا*


کدام نقطه ی این خاک زیر پای تو نیست

کدام پاره ی خورشید آشنای تو نیست


بگو کدام نسیم شکفته در وادی است

که ذهنش آینه بندانی از صفای تو نیست


کدام جاده ، بگو ، می رساندم تا تو

کدام سوی افق را نشان جای تو نیست


منم که گمشده ام ای عزیز پیدایم

منم که هر نفسم گریه ای برای تو نیست


امید شیعه ! چرا از سفر نمی آیی

که زخم کهنه ی ما را به جز دوای تو نیست


زمین به ماتم غیرت نشسته است آقا

چرا به بام جهان بیرق لوای تو نیست


در انتظار تو این جان به تنگ آمده است

بیا بیا که به سرها به جز هوای تو نیست

بوی فیروزه جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:27 ق.ظ

سالهای صبوری
« آه چه شام تیره ای، از چه سحر نمی شود»
« دیو سیاه شب چرا جای دگر نمی شود؟»
« سقف سیاه آسمان سوده شده ست از اختران.»
« ماه چه، ماه آهنی، این که قمر نمی شود»
« وای ز دشت ارغوان، ریخته خون هر جوان»
« چشم یکی به ماتم اینهمه تر نمی شودا»
« مادر داغدار من، طعنه تهنیت شنو»
« بهر تو طعن و تسلیت، گر چه پسر نمی شود»
« کودک بینوای من، گریه مکن برای من»
« باغ ز گل تهی شده، بلبل زار را بگو:»
« از چه ز بانگ زاغها، گوش تو کر نمی شود »
« ای تو بهار و باغ من، چشم من و چراغ من»
« بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود »

مرتضی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:58 ب.ظ

سلام به همه مخصوصا منتظر

یه سوال داشتم
یعنی بهتر بگم این روزها همش سوال دارم
سوال هایی که از قبل داشتم و سوال هایی که جدیدا واسم پیش اومده

من دلم می خواد در حد خودم یه متنظر خوب باشم
باید چیکار کنم؟
من نتونستم از این شعرهای زیبا به نتیجه برسیدم
فکر نمی کنم منتظر به این معنا باشد که بشینم و در وصف آقا همش شعر بگم و شعر بگم و شعر بگم

شما می گید باید چه کنم؟

منتظر یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ق.ظ

هوالحی

سلام استاد عزیز
سلام به تمام اهالی صندوقچه

خوبید استاد؟

استاد روزتون مبارک

هر چی فکر می کنم هیچ چیزی به ذهنم نمی رسه که بگم فقط این رو بگم که تو این ۱۲ سال هیچ معلمی نداشتم که غیر از درسش در اخلاق و زندگی هم معلم من باشه.
استاد واقعا شما پیش من عزیزید و من این لفظ ّ عزیز ّ رو که معمولا بعد از ّ استاد ّ میارم برای چاپلوسی نیست چون اصلا فرد چرب زبان و اهل تعارفی نیستم.
نمی دونم اون دعاهایی که قبلا گفته بودم رو یادتون هست یا نه دعا می کنم و از خدا می خوام که شما به همه ی ارزوها و حاجتهاتون برسید( الان داشتم فکر می کردم ممکنه چه حاجتهایی داشته باشید که یاد دختر عمه ی بزرگوارتون افتادم. امیدوارم خدا شفاشون بده) و اگر اون دعاهای من جز حاجتهاتون هست به اونها هم برسید.
امیدوارم خدا به خاطر دعاهای من از اجابت کردن حوائجتون منصرف نشه.
استاد عزیز روزتون مبارک

التماس دعا
یا علی

به نام خدا
سلام منتظر عزیز
ممنونم
تو لطف داری باز شرمنده ام می کنی
ان شاا... خداوند به همه مریضها شفا مرحمت کند
مریض ما که دکترها تا عید هم امید نداشتند
به برکت دعاهای زیاد و تربت امام حسین (ع)
و ایضا اسباب و علل و وسایل دیگر دارد بهبود می یابد.
ممنونم

مادر بچه‌ها یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ق.ظ

متشکرم منتظر که یک خانمی.اصلا نمی‌شد فهمید.

ممنون مادر بچه ها
به نظرم پیغام روز معلمتان پرید
جوابش این بود:
ممنون مادر عزیز بچه ها
ممنون مادر بچه های عزیز

۱۳ دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:30 ق.ظ

به نام خدا

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد



بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد



سوگند به هر چهارده آیه نور



سوگند به زخم های سرشار غرور



آخر شب سرد ما سحر می گردد



مهدی به میان شیعه برمی گردد

۱۳ سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ق.ظ

به نام خدا

در راه عزیزی است که با آمدنش

هر قطب‌نما ، قبله‌نما خواهد شد



۱۳ پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ب.ظ

به نام خدا
از تمامی منتظران و علاقمندان به حضزت ولی عصر(عج) خواستارم حتما به وبلاگ زیر سر بزنید

http://u313.blogfa.com

سلام به همه
لطفا توجه داشته باشید
که البته این بحث ظریفی است که متخصص خودش را طلب می کند.

رویااسماعیل پور یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:13 ق.ظ

دیریست نازنین

دیریست نام تو را مشق میکنم/ در لحظه های خود/ای خوب / ای عزیز!


دیریست در دلم /جز چشمهای تو /نقشی نرسته است.


دیریست این دل کوچک /به جز تو را/ از یاد برده است..


دیریست نازنین


هر روز انتظار/هر روز خواهش بودن کنار تو /هر روز خواهش لمس دستهای تو.


دیریست نازنین


یک اشتیاق کودکانه مرا مست می کند/احساس گم شدن /در چشمهای تو!


احساس روشن/ در تو فنا شدن/ از خود رها شدن.


دیریست نازنین...دیریست نام تو را مشق میکنم/ در لحظه های خود

امین پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:27 ب.ظ

باز هم سلام
...

...
تا بلکه شویم بعد از این آدم تر
**********************
هر جمعه که می رود شوی غمگین تر
هرچند کنی غربت ما را باور

***********************
...************************
دنیا دلش از نژاد آدم خسته است
از کار بشر دل جهان بشکسته است
آقا به شما نیز ترحم نکنند
صدها خر دجال در اینجا بسته است
*************************
...

امین جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ

استاد فکر می کردم شعر بالا سانسور شه اما این شعر فقط یه طنز تلخ بود و نه هجو و هذل خدا نکرده
شاید فقط می خواست بگه انتظارهای امثال من (که خیلی زیادن) انتظار نیست بر این انتظار زار زار باید گریست

به نام خدا
سلام امین
اولا سانسووووور
نه سانسور!
ثانیا همه که متوجه نمی شن!
۷-۸-۱۰ سال پیش بود که یک نشریه دانشجویی به نام موج موج درسام کرد و همین حرفا رو میزد و...
دادگاهی شد!

رویااسماعیل پور جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ق.ظ

*به نام خدا*

بعد از آن سیب من آدم شده ام، میدانی؟

مثل چشمان زمین کم شده ام، میدانی؟

رسم پرواز مرا خاک زمین آتش زد

تل خاکستر و ماتم شده ام، میدانی؟

خبری هست که باران به زمین می آید

من پر از گریه و شبنم شده ام، میدانی؟

سال ها در پس این کوچه ی سرگردانی

زیر این فاصله ها خم شده ام میدانی؟

دست لطف تو به پهنای زمین اما من

جیره خوار سفره ی غم شده ام میدانی؟

عشق سهراب تو را خنجر شیطان زد و من

چون پریشانی رستم شده ام میدانی؟

شهر خالی تر از آن است که مجنون باشیم

پی تو لیلی عالم شده ام میدانی؟

مهرداد اوستا

جیره خوار سفره ی غم شده ام میدانی؟

کمی اشکال وزنی دارد به نظر!

امین جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ق.ظ

بله حق با شماست استاد

منتظر جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ب.ظ

هو الحی
سلام استاد عزیز
سلام خانم اسماعیل پور
۱۳ عزیز
اقای صفردوست
بوی فیروزه ی عزیز
مادر بچه های عزیز
اقای ابراهیمیان
و بقیه ی دوستان
ممنونم از این که به کلبه ی منتظر سر می زنید و این کوتاهی من رو هم ببخشید.

اقای صفردوست در جواب به سوالتون باید عرض کنم که تو کامنت های قبلی ۴۰ وظیفه ی منتظر رو اوردم به نظر من اگه بتونیم به طور مستمر به همونها عمل کنیم می تونیم یه منتظر واقعی باشیم. البته خیلی سخته. من خودم با این که ظاهرا مسئول کلبه ای به نام منتظر هستم و اسم منتظر رو رو خودم گذاشتم اما اینقدر به این دنیا و ظواهرش دل بستم که خیلی مواقع یادم میره خدایی هست اقایی هست که ناظر اعمال هستن. یادم میره که روز قیامت و حسابرسی هم هست.

یه نکته ای رو دوباره تکرار می کنم من اصلا ادعا نمی کنم منتظرم اگر هم به اسم منتظر میام به خاطر اینه که دلم می خواد منتظر باشم.

یا علی

به نام خدا
سلام
یک نکته
رسیدن به خیر

منتظر جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:55 ب.ظ

هوالحی

چگونه از یاران امام زمان(عج) باشم؟
یاری امام زمان(عج) در این زمان به انجام صحیح وظایف خود در زمان غیبت است . وظیفه منتظر امام زمان(ع) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.

لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانند
بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. نمی توان هر کسی را که ادعای دوستی و ولایت امام زمان(عج) را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آری «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطاربگوید».



با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه که این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان(عج) با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید. بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان(ع) را چنین ذکر کرد:
1. اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد ولو بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی کشند اما کسانی که او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او رامی دانند منتظر او می مانند.
کسانی که امام زمان(عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. آری:
وصل خورشید به شب پره اعمی نرسد که در این آینه صاحب نظران حیرانند
البته شناخت امام زمان دو گونه است. اول، شناخت تاریخی وجود آن حضرت مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسینیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می شود.
همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظیفه دیگری است که منتظران آن حضرت باید در خود ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. بدیهی است که تا انسان از میهمان خویش خوشش نیاید و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم که او رابشناسد نمی تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از میهمان خود بدش بیاید چگونه می تواند منتظر قدم او باشد و خود را برای پذیرایی از او آماده کند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شکل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید.محبت به امام زمان وظیفه ای است که پیامبر اکرم(ص) نیز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا که در قرآن کریم می فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» ؛ (شوری، آیه23).
3. ایجاد سنخیت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود با به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان(ع) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
4. ارتباط با منتظران دیگر؛ منتظر امام زمان می داند که برنامه آن حضرت یک برنامه جهانی است و باید یاوران زیادی داشته باشد تا حرکتش پیروز شود. بنابراین به فکر گسترش یاران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقویت روحیات ایمانی خود و دیگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علی البرّ و التقوی به کمک مؤمنان منتظر دیگر خود را آماده ظهور حضرت بنماید.
5. دعا برای تسریع در ظهور امام زمان(ع)؛ منتظر واقعی هر لحظه انتظار محبوب را می کشد و از خدا می خواهد که هر چه زودتر او را برساند بنابراین دعای فراوان برای فرج آن حضرت از وظایف همیشگی منتظرآن حضرتش می باشد. دعای برای تسریع در فرج امام زمان مورد توصیه آن حضرت نیز می باشد.
6. ارتباط با امام زمان(ع) به شکل های مختلف؛ اگر انسان منتظر محبوب خویش را نیابد سعی می کند عدم دوری محبوب خویش را از طریق دیگری مانند تلفن و نامه جبران نماید تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لا اقل ارتباط ضعیفی با او داشته باشد. همچنین منتظر امام زمان وقتی موفق به زیارت آن حضرت نمی شود از طریق خواندن دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است، و نیز از طریق رفتن به مسجد جمکران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ می کند.
7. یاد فراوان حضرت؛ یاد کردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است که چندی منتظر محبوب خویش هستند اما نتوانسته اند پس از مدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام می کنند. به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذکر احادیث، کرامات، مقام امام و عنایت امام به شیعیان وظیفه دیگری است که منتظران واقعی احساس می کنند و بدین طریق همواره نام و یاد آن حضرت را زنده نگه می دارند.
8. دادن صدقه برای سلامتی آن عزیز و یا حواله نمودن ثواب هایی برای آن حضرت
9. رفع شبهه و مبارزه با شبهه افکنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودی آن حضرت در بین منتظران.
10. امیدواری بر قیام و انقلاب آن یوسف زهرا(س) و امید دادن به دیگران
11. ایجاد آمادگی دائم رزمی برای ظهور حضرت چنانکه در روایت آمده است: «لیعدن احدکم لخروج القائم و لو سهما؛ هر یک از شما برای قیام قائم(عج)باید آماده گردد هر چند با تهیه یک تیر باشد» (بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146).
منتظران و یاوران مصلح جهانی باید خود صالح باشند؛ بنابراین برای فراهم کردن زمینه ظهور حضرتشان، ما باید از خود آغاز کنیم و با اراده ای محکم، عزمی راسخ و برنامه ای دقیق به اصلاح افکار و اندیشه ها و نیز تغییر و اصلاح رفتار و کردارمان بپردازیم و با آگاهی ازوظایف عملی و گسترش شناخت خود از مبانی دینی و معرفتی، در راه تقویت بنیه اعتقادی و اخلاقی خویش، تلاش و کوشش کنیم. و در یک جمله با اجتناب از معاصی، لغزش ها و گناهان و انجام دادن واجبات و وظایف دینی ـ در هر محیطی که هستیم ـ به خودسازی اقدام کنیم و باتوبه از اعمال گذشته، قلب خویش را برای تجلّی نور الهی آماده سازیم. بنابراین گناهان گذشته ـ هر چند زیاد باشد ـ نمی تواند مانع مهمی در راه رشد و کمال و پیوستن به جرگه منتظران و یاوران واقعی امام زمان(عج) باشد. پس با توبه واقعی، می توان سیئات و بدی های گذشته را به حسنه و نیکی تبدیل کرد و به اصلاح گذشته همت گماشت.
قرآن راجع به حضرت مهدی(ع) و اصحاب ایشان می فرماید: «الدین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه و آتوا الزکاه و آمرو بالمعروف و نَهوا عن المنکر؛ کسانی که اگر در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز را به پا داشته و زکات را [به مستحق [می بخشند و به معروف امر نموده و از منکر نهیمی کنند (حج، آیه 41).
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرماید: «این آیه برای آل محمد و مهدی(ع) و اصحاب او است».
در نتیجه اگر ما هم می خواهیم از اصحاب و یاران آن حضرت باشیم، باید به این امور اهتمام ورزیم. در این رابطه به راه کارهای زیر توجه فرمایید:
1. ارتباط معنوی خود را با خدای متعال تقویت کنید؛
2. نمازهای یومیه را در اول وقت و حتی المقدور به جماعت بخوانید؛
3. سعی کنید در نماز حضور قلب داشته باشید و همیشه خود را در محضر خداوند متعال بدانید؛
4. از هر گونه گناه و معصیتی اجتناب کنید؛
5. حجاب، متانت و وقار خود را کاملاً رعایت کنید؛
6. بدانید که هر هفته، نامه اعمال شما به حضور امام زمان(عج) عرضه می شود و مورد بررسی قرار می گیرد؛
7. اکنون که در دوران تحصیل علم هستید، بیشترین توجه خود را به درس و موفقیت تحصیلی داشته باشید؛
8. با مطالعه کتاب هایی که درباره امام زمان(ع)، آگاهی و شناخت خود را در این زمینه تعمیق و گسترش بخشید؛
9. برای اصلاح اوضاع فرهنگی دانشگاه، به تنهایی یا به کمک دیگر دانشجویان متدین و دلسوز و یا به کمک بعضی از تشکل های مذهبی دانشگاه، امر به معروف و نهی از منکر کنید و بدین وسیله جلو بعضی اعمال خلاف را بگیرید. در این راه نهراسید و خجالت هم نکشید؛زیرا خشنودی و رضایت امام زمان(ع)، در گسترش ارزش های دینی و اخلاقی و اجتناب از گناه و خلاف است.







منتظر شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ

مشکلی دارم زدانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند

چه خبره
برگردیم به خدا
همه باید توبه کنیم از بالا تا پایین
برگردیم
خیلی فاصله داریم با اسلام و دین و مذهب و اهل بیت
برگردیم به بندگی
از خداییت دست بکشیم
از فرعونیت دست بکشیم
برگردیم
باید از خداییت استعفا بدیم

ما بنده ایم

آخه ما گاهی یادمون می ره که بنده ایم.

منتظر شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:33 ب.ظ

در هجوم پیاپی چهره های نا آشنا
من نگران آن آشنایی هستم که شناخته نشده، ترکم گوید.
من در بین این مردم
این مردم نا آشنا با جملاتی که بوی تکرار می دهند
و قبلا برای کسان دیگری گفته شده اند،
تنها مانده ام.
من اینان را نمی شناسم.
من نگران لحظه ای هستم که تو
در بین آن همه غریبه خود را نشانم دهی ومن نشناسمت.
که آن لحظه ،ابتدای مرگ من خواهد بود.
لحظه ای که بجای تو دیگری را به اشتباه برگزینم.
که آن داشتن و مهر ورزیدن قماری دو سر باخت خواهد بود .
نازنین گمگشته من
این دل بینوا سالهاست که دربدر کوچه های تنهایی،
دیوانه وار در جستجوی تو است.
امان از صورتک های عاشق نما
که فقط فریب را یاد گرفته اند
که بیایند و خود را به جای تو جا بزنند و مدتی در عالم خوش باوری بشورانند و
.
.
و این دل گمشده را نا امید تر از پیش کنند.
می ترسم روزی برسد که در بین این مردم
ودر جستجوی تو خود را نیز گم کنم.
و فراموش کنم که به دنبال که هستم.

نازنین کمکم کن
فقط یکبار تو پیدایم کن
من از بیراهه ها می ترسم
من از شهر بدون تو هراسانم
من بی دستان گرم تو در گرمای تابستان یخ می زنم
من بی تو آن گمشده ای هستم که نه خود را می شناسد و نه خدایش را
من بی تو بی خودم.
.
.
.
راستی
چرا نمی آیی؟
نکند تو هم مرا گم کرده ای؟!

۱۳ شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ

به نام خدا
سلام به همگی
در مورد سایت http://u313.blogfa.com بگم که شاید منظور استاد این بوده که سایت فوق برای ظهور حضرت وقت تعیین کرده.در صورتی که اصلا این طور نیست و منظور این سایت اماده سازی مشتاقان و منتظران عدالت و صفا و صمیمیت و در یک کلمه حضرت صاحب الزمان(عج}است امیدوارم حتما به این سایت سر بزنید . بی شک مطالب بسیار مفیدی داره.راستی یک فیلم گذاشتن که خیلی قشنگه
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد