کلبه مینیمال نویسی-به پیشنهاد سعید (نارکند) عزیز

به نام خدا 

سلام  

نوروز مبارک 

لطفا از مینیمال های زیبای خود ما را هم مستفیض کنید. 

ممنون 

استاد

نظرات 72 + ارسال نظر
مرتضی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ

سلام سعید
انشالله توی اردیبهشت میام سمنان و حضورتون خواهم رسید
مسابقه ی کمیکاره و ما همچنان هستیم
چون قول داده بودم تا آخرش باشم
راستی عکس هایی از دوره های قبلی آماده کرده ام که در اسرع وقت وارد وبلاگ می کنم!

حالا این مینیمال نویسی یعنی چه؟
نارکند درسته یا نارخند؟ معنی اش چیست؟

نارکند درسته. نمی دانم.
به وبلاگ سعید برو متوجه می شوی.

سلمان رحمانی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:51 ب.ظ


آن کس که پنهانش را از فساد و رذیلت تهذیب کند، پیدای وی هم صورت صلاح به خود گیرد.
سخنان علی(ع) بقلم جواد فاضل

سلمان رحمانی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:52 ب.ظ


سلام استاد
نام صحیح وبلاگ سعید "نارکند" می باشد، اگر امکانش هست در متن تیتر کلبه تصحیح فرمایید.
یا علی

سلام
چشم
پیری و پر عیبی
ببخشید

مادر بچه‌ها یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 ق.ظ

دیشب که سرم درد می‌کرد فهمیدم که هیچ سردردی با دستمال خوب نمیشه!

آفرین

سلمان رحمانی یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:05 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

۱. سلام استاد عزیز. بابت راه اندازی این کلبه ممنونم.

۲. مرتضی جان خدمت شما هم سلام دارم. مینیمال (یا همان کوته نوشت) سخن کوتاهی است که حاوی پیام یا احساس خاصی است که هیچگاه خواندن آن خالی از لطف نیست.
نارکند هم به معنای باغ انار و انارستان است.

۳. زیبا بود سلمان جان.

۴. مینیمال قشنگی بود، اما شاید زمانی چاره ای جز بستن دستمال نبوده!

سعید یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

چیزها خوبیشان این است،
که نزدیک جایی که گم شده اند پیدایشان می شود؛

آدمها نه،
آدمها را آنجا که گم کرده ای پیدا نمی کنی.

آفرین آفرین

سعید یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

خدایا!
به ما و فرزندان ما بیاموز که افراد را با حق بسنجند، نه حق را با افراد!

سلمان رحمانی دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ


آنجا که جمال دوستان است
والله که میان خانه صحراست

سلمان رحمانی دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ

سلام استاد
کامنتی که به نام سلمان رحمانی در یکشنبه ۲۲ فروردین ساعت۱۰:۰۵ گذاشته شده اشتباه است، نویسنده اصلی سعید می باشد، خود نویسنده اشتباه نوشته، اگر ممکن است که تصحیح فرمائید.
با سپاس

حدس زدم
همین نظر به منزله اصلاحیه.

سعید سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:04 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

شاید، سالها بعد، در گذر جاده ها،
بی تفاوت از کنار هم بگذریم،
و بگوییم: این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود...

آفرین

سلمان رحمانی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ب.ظ


وقتی از دنیا و آدماش خسته شدی بو کوه و داد بزن:
"آیا هنوز امید هست"
آنوقت جواب می شنوی
"هست"...
"هست"...
"هست"...

سلمان رحمانی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ


هر کسی را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست.

صفا چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:47 ق.ظ

به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی)

به نام خدا
سلام
به به رسیدن بر و بچه های مهندسی متالورژی ۸۸ به خیر.
ممنون

مادر بچه‌ها چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:27 ق.ظ

صبور بود و گنجینه‌ی لغاتش پر از واژه‌ی شکر

سلمان رحمانی جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:56 ق.ظ


دوباره گاه رفتن رسید و اشک در چشمان مادر غیر قابل تحمل...

سعید شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://narkand.blogspot.com

روزها صحنه ی تکرار فرار از فرداست

سعید شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ق.ظ http://narkand.blogspot.com

Learn to live before you die!

۱۳ یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ

به نام خدا

آمده ایم تا زندگی کنیم که قیمتی پیدا کنیم، نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. (حضرت آیت الله بهجت)

۱۳ یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ

به نام خدا

هنر، انجام کارهای بزرگ است و گناه، ساده ترین کاری که می توان کرد. پس گناه، ترجمان بی هنری است. (دکتر سنگری)

۱۳ یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:37 ب.ظ

به نام خدا

هر گاه با دیگرانید خود را خط بزنید و هر وقت با خدایید دیگران را. (دکتر سنگری)

سعید یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

۱۳ عزیز، ممنونم بابت جملات قشنگت

سعید یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

کسی به باران عادت نمی‌کند
هربار که بیاید
خیس می‌شوی

سعید یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی....
عشق داند که در این دایره سرگردانند

۱۳ دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:53 ب.ظ

به نام خدا

اسلام علیک یا صاحب الزمان
اسلام علیک یا بقیته الله
اسلم علیک یا عین الله
اسلم علیک یا ید الله


در پای کوی تو سر ما می توان برید
نتوان بریدن از سر کوی تو پای ما

عالی

مرتضی سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:53 ب.ظ

هر روز صبح در گوشه‌ای از صحرای آفریقا غزالی از خواب بیدار می‌شود. غزال می‌داند که در آن روز باید چالاکتر از همه درندگان تیزرو باشد و گرنه مرگ، او را خواهد بلعید.

در گوشه‌ای دیگر از این صحرا هر روز شیری از خواب بیدار می‌شود که می‌داند باید یکی از آهوان تیزپا را به چنگ آورد وگرنه باید منتظر مرگ باشد!


مهم نیست ما شیر هستیم یا غزال. مهم این است که بدانیم باید هر روز چابکتر از روز قبل باشیم.

مجید حان پسرم می نی مال!

سعید چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:26 ق.ظ http://narkand.blogspot.com

لبخند بزن بدون انتظار پاسخی از دنیا، و بدان روزی دنیا آنقدر شرمنده میشود، که بجای پاسخ به لبخندهایت با تمام سازهایت خواهد رقصید

بارون و اسمون پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ق.ظ

خویش را گم کرده ام در سنگلاخ زندگی هر چه میگردم نمی دانم کجا افتاده ام....

مرتضی پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:47 ب.ظ

سلام

برای کلبه مجنون پرسش های بسیاری پیش اومده و دنبال جواب می گرده و از همگی در هر سنی و با هر تجربه ای در زندگی برای یافتن پاسخش کمک می خواهد

سعید جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

با سپاس از بارون و آسمون
چشم مرتضی جان، سر می‌زنم

سعید جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:08 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

امروز خم شدم
و
در گوش بچه ای که مرده به دنیا آمد
آرام گفتم
چیزی را از دست ندادی....

بارون و آسمون شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ب.ظ

بچه ها عشق را اینگونه هجی میکنند
ز - م - ان.
جان کرول

مادر بچه‌ها یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ب.ظ

روی سنگ مزارش نوشته بودند: شهید گمنام
شرمنده شدم با این همه کارت شناسایی توی کیفم!

آفرین

بوی فیروزه چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ق.ظ

به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید. عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.

سعید چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:18 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

از مینیمال‌های زیبای همه استفاده کردیم. ببخشید دیر دیر میام، تو کوران پایان‌نامه‌ام و در حسرت زمانی آزاد، هرچند کوتاه

سعید چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:20 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

ببینید حرف زدن چه چیز وحشتناکی است که بزرگترین احترام به هرکس این است که برایش یک دقیقه سکوت می‌کنند .

آفرین

سعید چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

زمانی می رسد که انسان قادر نیست بگوید: جبران می کنم.
چقدر خوب است که انسان قبل ازرسیدن به این زمان تاسف انگیز چیزی برای جبران کردن باقی نگذاشته باشد.

۱۳ چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:38 ب.ظ

به نام خدا

دامن علقمه را باغ گل یاس یکی است
قمر هاشمیان در همه ی ناس یکی است
سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب
نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
{غلامرضا سازگار{میثم}}

۱۳ چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ

به نام خدا

اسلام علیک یا صدیقه الشهیده

دوای مردمان خسته، هیزم
کلیدِ خانه‌های بسته، هیزم
چگونه، تسلیت دادند او را
به جای دسته گل با دسته هیزم؟

آفرین

بوی فیروزه جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:40 ق.ظ

چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است ، شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم. جبران خلیل جبران

سعید جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:57 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

با تشکر از بوی فیروزه‌ی عزیز. عبارات خلیل جبران جون میده واسه مینیمال

سعید جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:01 ب.ظ http://narkand.blogspot.com

تمام عمر تلاش کردم که مردم بفهمند ، اما آنها فقط خندیدند.
چارلی چاپلین

۱۳ دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:38 ب.ظ

به نام خدا

خدایا هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر عمریست گرفته ای , مبادا رها کنی

بسیار قشنگ

مادر بچه‌ها سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ق.ظ

سلام
دیشب فرزند ۴-۵ ساله‌ی من هم یک مینی‌مال گفت که کلی شرمنده شدم و دلم سوخت.
کار بدی کرد و من هم شروع کردم به غرغر و بداخلاقی. خلاصه دلخور شدم حسابی و از چهره‌ام پیدا بود. او هم بنا را گذاشت به منت‌کشی و دست آخر وقتی مرا بوسید من هم به او خندیدم و بوسیدمش.
برگشت با حرارت و خوشحالی گفت« بوس وسیله‌ایه که عصبانیت رو می‌بره!!!»

چه مینیمال زیبایی

۱۳ سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:38 ق.ظ

به نام خدا

اسلم علیک یا ابا صالح

در راه عزیزی است که با آمدنش
هر قطب‌نما ، قبله‌نما خواهد شد



مادر بچه‌ها چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 ب.ظ

تقصیر خورشید بود که دیر کرد وگرنه باران آمده بود برای رنگین‌کمان

ممنون

مرتضی چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام سعید جان
این مینی مال خودمه
مدت هاست تو ذهنم رژه می رفت تا بلاخره دیشب به زبون اومد (کلبه ی ۱۳)

عادت کردیم برای سرپوش گذاری رو عادات بد خود، بدی های دیگران رو به رخ بکشیم

۱۳ پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ب.ظ

به نام خدا
از تمامی منتظران و علاقمندان به حضزت ولی عصر(عج) خواستارم حتما به وبلاگ زیر سر بزنید

http://u313.blogfa.com

سلام به همه
لطفا توجه داشته باشید
که البته این بحث ظریفی است که متخصص خودش را طلب می کند.

امین ابراهیمیان جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ق.ظ

باور کن
باور کن اغلب مردم "من" را بیشتر از "تو" "او" "ما " "شما" و "ایشان" دوست دارند

امین ابراهیمیان جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 ق.ظ

گربه پرتوقع انتظار دارد موش به خودش سس گوجه فرنگی بزند

مین ابراهیمیان شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 ب.ظ

عاشق شانه ای هستم که افکار پریشانم را شانه کند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد