کلبه قاصدک

آقای محمدرضا قدیر شما اولین غیر شیمیستهایی هستید که قدم به وبلاگ گذاشتید.

امیدواریم بر و بچه های با معرفت فیزیک قدم بر روی چشمان گذاشته و (هر جا) نظر بدهید.

تبلیغ یادگاری نویسی!

به نام خدا

چند دعای خواندنی و جالب از زبان کودکان ایرانی!
آرزو دارم سر آمپول‌ها نرم باشد! (تاده نظر‌بیگیان / ۵ ساله)

خدای مهربانم! من در سال جدید از شما می‌خواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! (نسیم حبیبی / ۷ ساله)

ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا می‌کنم. از تو می‌خواهم بازار آرایشگاه او و همه آرایشگاه‌ها را خوب کنی تا بتوانم پول عضویت کانون را از او بگیرم چون وقتی از او پول عضویت کانون را می‌خواهم می‌گوید بازار آرایشگاه خوب نیست! (فرشته جبار نژاد ملکی / 11 ساله)

خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! (سوسن خاطری / 9 ساله) 

آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدی‌هایی را که من جمع می‌کنم از من می‌گیرند و به بچه‌ آنهایی می‌دهند که به من عیدی می‌دهند! (سحر آذریان / ۹ ساله)


ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم! (شاهین روحی / 11 ساله) 



خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو می‌خواهم که به پدر و مادر همه بچه‌های تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانه‌یمان مانند بچه‌های سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم. (مهسا فرجی / 11 ساله) 

ادامه مطلب ...

مسابقه بزرگ-حسبن دهقان

سلام دوستان 


این مسابقه صرفا شوخیست و هیچ سوء نیتی مدّ نظر نیست و فقط برای مزاح است و بیان خاطرات  ...

درضمن به برندگان این مسابقه جوایز نفیسی تعلق می گیرد. 

هر کی جواب صحیح تری بده از خجالتش در میایم. 

جهت شرکت در مسابقه به ادامه مطلب مراجعه کنید 

 

ادامه مطلب ...

آخرین اخبار قبولیها

به نام خدا

این آخرین نتایجی است که به دست آورده ام.

برخی قبول شده ها از سهمیه شاگرد اولی نیز می توانند استفاده کنند.

به ادامه مطلب سر بزنید و اطلاعات را تکمیل کنید.

ممنون

استاد

ادامه مطلب ...

افطاری

به نام خدا 

این خاطره را مرتضی صفردوست فرستاده است. 

تنها فرق من با اون موقع اینه که اون وقت می تونستم برای تا ۲۰ نفر یکجا آشپزی کنم-الان تا ۴۰ نفر. اگر آشپز می شدم... 

آنوقت این همه دانشجوی خوب نداشتم! 

خاطره را در ادامه مطلب بخوانید:(بدون هیچ ویرایشی) 

ادامه مطلب ...